سوگند آسمانی
با اون خروشی که تو میای همه در می رن یه لحظه آروم باش . . یه لحظه آروم باش و ببین همه میان کنارت!!! اینه تفاوت سیل با دریا یکی از شگفتیها و رازهای بازاریابی، نقش پول است؛ یک روز چند دلار ناقابل میتواند معجزه بیافریند و روز دیگر، میلیونها دلار هم نمیتواند از سقوط و شکست جلوگیری کند. مشکلی که شرکتها در عصر حاضر با آن مواجه هستند کمبود کالاها نیست، بلکه کمبود مشتریان است. بازاریابی، پاسخگویی به این چالشها با بهترین شیوه رقابت، با روشهای مختلف به جز قیمت میباشد. به علت ظرفیت مازاد شرکتها، بازاریابی از هر دوره دیگری مهمتر شده است. بازاریابی بخش تولید مشتری شرکت است. شرکتها فکر میکنند که بازاریابی برای کمک به تولید، جهت خلاص شدن از محصولات شرکت است. حقیقت بر عکس است یعنی؛ تولید برای پشتیبانی از بازاریابی وجود دارد. چیزی که موجب رشد یک شرکت میشود ایدهها و پیشنهادهای بازاریابی است. بخشهای تولید، خرید، تحقیق و توسعه، مالی و سایر وظایف، برای پشتیبانی از فعالیتهای شرکت در محیط بازار بهشمار میروند. بازاریابی اغلب با فروش اشتباه گرفته میشود. بازاریابی و فروش تقریباً برعکس هم هستند. بازاریابی به شیوه صحیح، قبل از اینکه شرکت محصولی را تولید و وارد بازار نماید، آغاز میشود و تا مدتها پس از فروش ادامه مییابد. بدینترتیب، بازاریابی، یک فعالیت فروش کوتاه مدت نیست، بلکه یک فعالیت سرمایهگذاری بلند مدت است. بازاریابی امیدوار است که مشتریان هدف را تا آن حد بشناسد که فعالیت وقتگیر فروش ضروری نباشد. مدیریت بازاریابی، هنر و علم انتخاب بازارهای هدف و جذب، حفظ و رشد مشتریان از طریق خلق، ارتباط و عرضه ارزش برتر برای آنهاست. اگر تعریفی با جزئیات بیشتر دوست دارید: بازاریابی وظیفهای است که نیازها و خواستههای ارضا نشده را شناسایی میکند، اندازه و توانایی سودآوری آن را تعریف و اندازهگیری مینماید، بازارهای هدفی را که سازمان به بهترین شیوه میتواند در آنها فعالیت کند، تعیین میکند. در مورد محصولات، خدمات و برنامههای مناسبی که برای خدمت به این بازارهای منتخب ضروری است، تصمیمگیری میکند و به کلیه کارکنان سازمان اعلام میکند که در مورد مشتریان و نحوه ارائه خدمات به آنها فکر کنند. هدف بازاریابی ایجاد روابط بلند مدت سودآور متقابل با مشتریان میباشد و صرفاً فروش یک محصول نیست. هرگز ارزش یک کسب و کار، بیشتر از ارزش مادامالعمر مشتریانش نیست! برای انجام این کار باید مشتریان خود را به خوبی بشناسید تا کالاها، خدمات و پیامهای مناسب و به موقع را برای ارضاء نیازهای هریک از مشتریان عرضه نمایید. بازاریابی در داخل یک شرکت معمولاً به عنوان یک بخش، سازماندهی شده است. انجام این کار هم خوب است و هم بد. جنبه مثبت این کار آن است که تعدادی افراد ماهر را با تواناییهای خاص برای درک، ارائه خدمات و ارضاء نیازهای مشتریان جمع میکند. جنبه منفی این کار آن است که سایر بخشها اعتقاد پیدا میکنند که کلیه فعالیتهای بازاریابی، فقط در یک بخش انجام میشود. ادیسون: تمام پیشرفت های عالمگیر خود را مدیون سه چیزم: ?. یادداشت برداری دقیق ?.تفکر منظم ?.کار بی وقفه نه رابطه خاص تو با کسی!!!
Design By : Pars Skin |